برگزاری سلسله نشست های فصل سخن با نقد کتاب «سووشون» در جهاددانشگاهی آذربایجان غربی
به گزارش روابط عمومی جهاددانشگاهی آذربایجان غربی، این نشست با حضور دکتر علیرضا تایوغ و در نقد کتاب «سووشون» در جهت ترویج فرهنگ کتابخوانی و اهتمام هرچه بیشتر به تفکر نقادانه در خواننده و معرفی آثار فرهنگی به دانشجویان برگزار شد.
دکتر تایوغ در این نشست با اشاره به اینکه عنوان کتاب از سووشون یا سیاووشان یا سوگ سیاوش برگرفته شده که عنوان مراسمی است که از پیش از اسلام در سوگواری برای سیاوش، قهرمان افسانهای ایران باستان برگزار میشدهاست. سیاوش به صورتی غریبانه کشته شد و از خونِ برزمینریختة او، گیاهی رویید، علت نامگذاری این کتاب، شباهت سرنوشت یکی از شخصیتهای داستان با سرنوشت سیاوش و رشد گیاه از خون سیاوش استعارهای از بیداری و قیام مردم در برابر ظلم و ستم است.
وی ادامه داد: سووشون، داستان زیبا و بینظیر سیمین دانشور، داستان مبارزه، امید و مقاومت است. داستان زندگی یوسف که مانند سیاوش، مظلومانه کشته میشود و کسی برایش به سوگ نمینشیند نام این کتاب، که همان سوگ سیاوش است، نام مراسمی در ایران پیش از اسلام است که در سوگ و عزای سیاوش برگزار می شد.
وی گفت: این داستان دلنشین و زیبا، با نثر روان و سادهاش، تابه حال بارها تجدید چاپ شده است و نمونهای از یک داستان عالی و البته محبوب ایرانی به شمار میرود. بسیاری از مردم سووشون را با فتح سین میخوانند که به گویش محلی اهالی فارس نزدیکتر است.
وی افزود: داستان در سالهای دهه بیست ایران اتفاق میافتد و با مراسم عقد دختر حاکم آغاز میشود. این کتاب به خوبی توانسته است تحولات ایران و به خصوص نواحی جنوبی و شیراز را به تصویر بکشد. سیمین دانشور تمام آنچه را که دیده و تجربه کرده بود، به پای قدرت مشاهده زری گذاشت و از زبان او، به خوبی و با جزئیات، وقایع بسیاری را توصیف کرد.
دکتر تیاوغ اظهار کرد: سیمین دانشور با زبانی ساده، روان و قابل انعطاف، داستان مینویسد. او برای نوشتن داستانش، نثری را انتخاب کرده است که از اصطلاحات و تعابیر عامیانه پر است. در همان روزها، نویسندگان سعی میکردند که در نوشتههایشان، سبک جلال را تقلید کنند و دقیق، خشن، کوتاه و بریده بنویسند. چرا که او در نثرنویسی، حرف اول را میزند. اما سیمین با اینکه نزدیکترین فرد به جلال است، هرگز سبک او را در نوشتن تقلید نکرده است. هرچند که حال و هوا و فضای داستان هم چنین چیزی را طلب نمیکرد. این نثر که از اصطلاحات عامیانه پر است، مخاطب را به قهرمانها داستان نزدیکتر میکند.
وی افزود: نویسنده با استفاده از این لایههای معنایی در رمان، بین عناصر اجتماعی و سیاسی معاصر و عناصر اسطورهای پیوند برقرار کردهاست و انتخاب نام یوسف که برگرفته از نام پیامبر نجاتدهندة مردم از قحطی است، برای شخصیت استعمارستیز داستان در دوران قحطی نیز یکی از جنبههای نمادگرایانة سووشون است. رویکرد ظلمستیزانه و کشتهشدن غریبانة یوسف، سرگذشت سیاوش را تداعی میکند و در جایجای این داستان ارتباط معنایی نزدیکی با شخصیت حسین بن علی برقرار مینماید.
وی گفت: یوسف مانند سیاوش پسری به نام خسرو دارد که در جایی خطاب به او میگوید: «اگر من نتوانستم، تو خواهی توانست». خسرو یا کیخسرو، پسر سیاوش، به خونخواهی پدر برمیخیزد و موفق میشود. به نظر میرسد که سیمین دانشور بهصورتی رمزگونه در پی انتقال این مفهوم است که نسل یا نسلهای آینده (وجه نمادین خسرو) موفق به ادامة راه ظلمستیزان و روشنفکران ایرانی (وجه نمادین یوسف) خواهند شد. سیمین دانشور، خود، سووشون را یک رمان فلسفی میداند که تأکید ویژهای بر نمادها دارد؛ چنانکه سرنوشت یحیای تعمیددهنده، حسین بن علی، سیاوش و یوسف مشابه است و سرنوشت ملک سهراب با سهراب نیز یکی است؛ یکی را پدر کشت و دیگری را جامعة پدرسالار. او منظور خود از زاری بر مرگ سیاوش را زاری بر ملت ایران بیان میکند.
نظر شما :