امام خمینی (ره) نظریه اخلاق در نظام سیاسی را نوآفرینی کرد

به گزارش روابط عمومی جهاد دانشگاهی واحد آذربایجان غربی، رئیس جهاد دانشگاهی آذربایجان غربی در ابتدای این نشست با اشاره به اینکه آموزه های حقوق شهروندی در تمامی منظومه فکری امام (ره) متجلی است اظهار کرد:آراستگی به فضایل و زدایش از رذایل مبتنی بر چارچوبهای فکری، اخلاقی، انسانی و شرعی یکی از رویکردهای بنیادین امام خمینی (ره) در حوره نظری و عملی بود.

وی با تشریح آراء و اندیشه های امام (ره) گفت:از منظر مبنایی دیدگاه امام (ره) مبتنی بر این نکته بود که سیرت سیاست عین اخلاق بوده و در واقع سیاست باید صورت اخلاق باشد و با چنین مبنایی نظریه اخلاق در نظام سیاسی عصر حاضر را متحول کردند و می توان اذعان نمود امام (ره) نوآفرین این موضوع با استدلالات قوی بود.

دکتر رستم زاده گفت:امام (ره) سیاست را غایت و هدف نمی دیدند و در واقع ابزاری برای تحقق احکام متعالی اخلاقی انسانی و اسلام تلقی می کردند.

رئیس جهاد دانشگاهی آذربایجان غربی گفت: امام خمینی (ره) بر این اعتقاد بودند که عدالت جوهر اخلاق است و اسلام به بهترین نحو متعالی این عدالت را در حق و حقوق مردم و بشر ترسیم کرده است.

وی  با اشاره به اینکه اندیشه های امام خمینی (ره) در مقیاس جهانی مطرح است اظهار کرد:تفکر امام خمینی (ره)  با همبستگی و یکپارچگی جهان اسلام در برابر ظلم استکبار جهانی، بیداری عظیمی را در کشورهای اسلامی و غیراسلامی بوجود آورد که همچنان بعد از دهه ها شاهد رویش های تفکر امام (ره) در ادوار تاریخی معاصر بوده و هستیم.

دکتر رستم زاده ظهار کرد:کشورهای استکباری از ترویج و گسترش روزافزون اندیشه های امام خمینی (ره) در سطح بین المللی بیم و هراس دارند و سعی می کنند با شگردها و عملیات روانی و تبلیغاتی رسانه ای ، جلوی جهانی شدن پیام امام (ره) و انقلاب را بگیرند این در حالیست که با مشاهده وضعیت کنونی مردم جهان و شکل گیری حرکات ضد استعماری و استکباری در گوشه گوشه جهان شاهد فراگیری  پیام امام و انقلاب در سطح بین المللی هستیم.

رئیس جهاد دانشگاهی آذربایجان غربی در بخش دیگری از صحبت های خود با اشاره به ایمان و اراده قوی امام خمینی در احیای واقعی و اثربخش فرهنگ اسلامی و ایرانی اظهار کرد: امام خمینی (ره) مبارزات و فعالیتهای خود را تنها در عرصه سیاسی محدود نکردند و مساله فرهنگ اعتماد به نفس، عزت نفس ، استقلال علمی و اقتصادی و ...  بعنوان دغدغه اصلی ایشان مطرح بود که در این راستا حفظ عزت مسلمانان در برابر کفار و دست پرورده های آنان در داخل کشور از اولویت های ایشان بود و در واقع عزت اسلامی ایرانی و شخصیت ملت ایران را در کشور که توسط رژیم پهلوی به سخره گرفته شده بود، احیا کردند.

وی با اشاره به اینکه زندگی امام توام با ساده زیستی بود اظهار کرد:امام خمینی (ره) حامی مستضعفین بوده و مخالف اشرافی گر و کاخ نشینی بودند و حتی در طول زندگی خود ساده زیستی را مقدم بر هر نوع سبک زندگی بر خود می دانستند و توصیه ایشان به مسئولین نیز دوری از تجملات و اشرافی گری بود و بغیر از ظاهر موضوع مبنای بسیار مهمی در سیرت این تفکر وجود داشت که بسیار پربرکت بود.

حجت الاسلام دکتر کریم جباری مدیرکل فرهنگی و اجتماعی دانشگاه ارومیه نیز  در این نشست مهمترین علل برجستگی امام خمینی  (ره) در تاریخ معاصر و بلکه تاریخ ایران و اسلام  را آغاز فعالیت ایشان از مراکز علمی و آموزشی مخصوصا حوزه های علمیه با تکیه بر علم و فرهنگ و ایجاد تحول دانست و گفت: امام خمینی (ره)  تحول اجتماعی را از حوزه های علمیه آغاز کرد و مهمترین موانع تحول و سازندگی جامعه را نیز در همین حوزه ها می دید و از قضای بد روزگار ، بخشی از مهمترین مقابله کنندگان با حرکت انقلاب در متن حوزه های علمیه بودند.

وی با اشاره به شرایط حاکم در آن دوران و وجود علمای مطرح حوزه علمیه افزود: حوزه های علمیه اگر چه میرزای شیرازی و سید جمال الدین اسد آبادی و آخوند خراسانی وآیت الله نایینی هم داشت ولی متاسفانه جو غالب وحاکم بر حوزه ها رکود و جمود و تحجر بود و حوزه های علمیه نقش فعال و سرنوشت سازی در زندگی مردم ایفا نمی کردند.

 حجت الاسلام جباری ادامه داد: مقدس ترین شخصیت های حوزوی کسانی بودند که جز درس و بحث و کتابت رساله هایی در حاشیه فروع فقهی رسالتی نداشتند و با فرهنگ عمومی مردم و سیستم حکومت و وضعیت جهانی انسان امروز و مشکلات و گرفتاری های مردم و انحرافات اجتماعی وظلم حکومت کاری نداشتند .  حوزه ها حتی از نیازهای علمی و فرهنگی امروز نیز غافل بودند و کمتر کتاب ارزشمند و مستند و قابل قبولی در معرفی دین و مکتب اهل بیت عرضه می شد.

مدیرکل فرهنگی و اجتماعی دانشگاه ارومیه با بیان اینکه  پرچمداران عقلانیت فلسفی و نگرش عرفانی داعیه دار حرکت اصلاحی و افراد  تحول آفرین در حوزه ها انگشت شمار بودند ،گفت:  هر عالم و فاضلی که به انتقاد اجتماعی و نقد سیاسی می پرداخت تحت عنوان آخوند سیاسی طرد و محکوم می شد و حکومت هم همین را می خواست که حوزه ها از گلیم خویش پای فراتر ننهند . این در حالی است که عقلانیت رکن اساسی دینداری است و فلسفه اسلامی و عالمان برجسته مسلمان و به ویژه تشیع ، پرچمدار و پایه گذار فلسفه اسلامی بودند و هستند و تفکر عقلانی و منطقی نمی تواند با ظلم و فساد و انحراف اجتماعی و حکومتی سازگاری داشته باشد.

وی ادامه داد:  متاسفانه فلسفه در حوزه ها به حاشیه رفته بود و به تهمت یونانی بودن و وارداتی بودن مباحث فلسفی ، فلسفه عظیم ابتکاری ابن سینا و ملاصدرا را انحراف تلقی می کردند و هنوز هم برخی معتقدند که تنها حدیث برای ما کافی است و حتی قرآن کریم هم فقط باید طبق احادیث تفسیر شود وگرنه تفسیر قرآن انحرافی و بدعت آمیز خواهد بود .

حجت الاسلام جباری با اشاره به اینکه به برکت امام خمینی (ره)  فلسفه دوباره به شکل گسترده ای در حوزه ها احیا شد و شاگردان ایشان نیز دنباله رو حرکت عقلی در جهان امروز شدند ، افزود: همان طور که عرفان هم وضع بدتری داشت وعرفایی هم چون حافظ را منحرف تلقی می کردند  عرفان را هم که درس توحید به معنای واقعی در زندگی و معرفت بشری و روش اساسی سلوک الهی است به شرک و کفر و انحراف و ضلالت متهم می کردند و عارفان برجسته را منحرف از تعالیم اهل بیت قلمداد می کردند. در حالی که سخنان امیرمؤمنان (ع) در نهج البلاغه و دعاهای امام سجاد (ع)  و نیز متونی مانند مصباح الشریعه اساس و پایه های عرفان اسلامی هستند .

وی با اشاره به اندیشه ای امام راحل خاطر نشان کرد:  امام خمینی معتقد بود مادامی که حوزه ها اصلاح نشوند و به علم روز مجهز نشوند و درد مردم و قشرهای عامه را از نزدیک لمس و درک نکنند ، بود و نبودشان اثری نخواهد داشت بلکه مضر خواهند بود . چنان که پیامبر (ص) فرمود « اللهم انی اعوذ بک من علم لاینفع ». حوزه های علمیه و مراکز فرهنگی و دانشگاهها هم اگر در سرنوشت و زندگی واقعی و اندیشه و سبک زندگی مردم و روحیه بخشی و نشاط و رفاه عمومی و توسعه وتحول اجتماعی و پیشرفت کشور نقشی نداشته باشند بود و نبودشان چه اهمیتی دارد .چنان که اگر امر به معروف مهمترین رکن احیاگر اسلامی است به خاطر این است که این اصل سبب تحول و تکامل روند اجتماعی و عامل پیشگری از رکود و جمود و تحجر و ظلم و فساد است.

حجت الاسلام جباری با بیان اینکه امام خمینی (ره)  معتقد بود معنویت و سعادت و رفاه جامعه و  تحول اجتماعی سازنده بدون تحول اساسی حاکمیت ظالمانه وتشکیلات ظالمانه شاهنشاهی امکان ندارد، تصریح کرد: امام خمینی  (ره) معتقد بود که علمای اسلامی نمی توانند مثل برخی از شخصیتهای مذهبی در ادیان دیگر فقط درمعابد بنشیند و تنها در روزهای معین به ذکر و مناجات مشغول باشد . به همین جهت امام خمینی به دنبال آیت الله مدرس وارد عرصه اجتماع و سیاست شد و فقه و اصول و عرفان و فلسفه را با مردم داری و دردهای عامه مردم همگام کرد.

مدیرکل فرهنگی و اجتماعی دانشگاه ارومیه حکومت پهلوی را فاقد مشروعیت سیاسی دانست و بابیان اینکه محمد رضا پهلوی هیچ نوع صلاحیت و توان و تجربه حکومتداری و مدیریت و تحصیلات قابل قبول نداشت و بر عکس روحیه ای بسیار متزلزل ومذبذب ولی حرف شنو داشت و وارث تاج و تخت رضاشاهی شده بود، گفت:  حکومت پهلوی اساسا با قشرهای عادی و مردم معمولی شهرها و مخصوصا روستاها کاری نداشت و تکیه گاه خاندان پهلوی ، اعیان و اشراف و درباریان بودند و منتسبین به دربار حکومت را اداره می کرد و شخصیت های بسیار موجه علمی و فرهنگی که ارتباط صمیمانه و چاکرانه ای با دربار نداشتند ، جایگاه اجتماعی پیدا نمی کردند وموارد استثنایی هم البته در شرایط بسیار محدود خود ، دلایل خاص خودش را دارد .

حجت الاسلام جباری طراحی انقلاب آمریکایی شاه و ملت (انقلاب سفید) را برای مقابله با تحرکات اجتماعی و نهضت های مردمی و عاملی برای  تثبیت حکومت پهلوی در میان قشرهای پایین جامعه  عنوان کرد و یادآور شد: حکومت پهلوی درظاهر با شعار مقابله با خوانین محلی و کارخانه داران ثروتمند و ملی شدن همه امکانات کشور ، سرمایه های ملی را ملک همایونی ساختند و شاه با دادن سند زمین های کشاورزی به مردم فقیر روستا ، مستقیما پادشاهی اش را به رخ روستاییان کشید . در حالی که خان و خانسالاری از بین رفت ولی استبداد مستقیم شاهنشاهی جایگزین آن شد.

وی اظهار کرد:  انقلاب شاه و ملت یا انقلاب سفید برای مقابله با انقلاب و خیزش های مردمی طراحی شده بود، حرکت امام خمینی و در کنار او علمای بزرگ آن دوره و بعد خیزش ملت برای مقابله با این نقشه های ظالمانه منتهی به 15 خرداد شد.

مدیرکل فرهنگی و اجتماعی دانشگاه ارومیه با اشاره به اینکه قیام 15 خرداد قیام عامه مردم ومخصوصا محرومین و مظلومین و دردمندان جامعه بود که سخنگویی نداشتند و در واقع امام خمینی (ره) سخنگوی همه آنان بود، گفت: در حقیقت ، شاه به تنهایی با انقلاب ساختگی و تبلیغاتی خود ، می خواست مقابل  خیزشها و اعتراضات عمومی مردمی را بگیرد و بر ظلم و ستم سیستماتیک حکومت سرپوش بگذارد و پایه های خود را تثبیت نماید.

وی ادامه داد: عملا قیام 15 خرداد نشان داد که مردم از دسیسه های سیاسی به خوبی آگاهند و حکومت مجبور شد با قتل عام گسترده ای ، چهره واقعی خود را نشان دهد و فشارهای عمومی به مردم و علما و حوزه های علمیه و دانشگاهیان تیزبین را افزایش دهد و نتیجه آن شدکه بعد ازقلع و قمع تمام مخالفین از تا سال 1350 و تثبیت کامل حکومت پهلوی ، این حکومت با انقلاب ساختگی شاه و ملت ، در اوج اقتدار و استبداد با انقلاب واقعی بزرگی در سال 1357 از صحنه روزگار محو شد.